آیه 3 سوره مزمل

از دانشنامه‌ی اسلامی

نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا

[73–3] (مشاهده آیه در سوره)


<<2 آیه 3 سوره مزمل 4>>
سوره :سوره مزمل (73)
جزء :29
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

که نصف یا چیزی کمتر از نصف باشد (به استراحت پرداز).

نصف [همه ساعات] شب [را به عبادت اختصاص ده] یا اندکی ازنصف بکاه،

نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه،

نيمه‌اى از آن را، يا اندكى از نيمه كم كن.

نیمی از شب را، یا کمی از آن کم کن،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

a half, or reduce a little from that

Half of it, or lessen it a little,

A half thereof, or abate a little thereof

Half of it,- or a little less,

معانی کلمات آیه

«مِنْهُ»: از نصف. برابر این آیه، حضرت می‌توانست دست کم تا یک سوم شب بخوابد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا «4» إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا «5»

اى جامه به خود پيچيده. شب را جز اندكى، به پا خيز. نصف آن، يا اندكى از آن كم كن يا بر آن بيفزاى و قرآن را با تأنّى و شمرده بخوان. همانا ما سخنى سنگين و گرانمايه بر تو القا خواهيم كرد.

نکته ها

«مزمل» به معناى پيچيدن جامه و پارچه به دور خويشتن است. بعضى مراد از آن را جامه نبوّت دانسته و بعضى گفته‌اند: مراد آن است كه رسالت با گوشه‌گيرى و عزلت و انزوا سازگار نيست. بعضى گفته‌اند: مراد آن است كه رسالت با استراحت سازگار نيست و بايد قيام كنى.

«ترتيل» به معناى آهسته و درست و بدون شتاب خواندن قرآن است.

حضرت على عليه السلام فرمود: كلمات قرآن را به طور كامل آشكار كن و آن را مثل شعر نخوان و جداجدا و پراكنده نكن. با تلاوت آن دل‌هاى خود را به فزع واداريد و هدفتان رسيدن به آخر سوره نباشد. «1»

امام صادق عليه السلام فرمود: ترتيل آن است كه در تلاوت قرآن هرگاه به آيات بهشت رسيديد از

«1». كافى، ج 2 ص 614.

جلد 10 - صفحه 265

خداوند بهشت بخواهيد و هرگاه به آيات دوزخ رسيديد، به خداوند پناه ببريد. و در روايتى ديگر فرمود: ترتيل آن است كه قرآن با صوتى زيبا خوانده شود. «1»

به گفته مرحوم طيّب در تفسير اطيب البيان، مراد از «قول ثقيل» اعلام خلافت و امامت حضرت على‌بن‌ابيطالب عليهما السلام است كه بر آن حضرت سخت بود و مراد از آن قرآن نيست، زيرا مى‌فرمايد: قرآن بخوان تا در آينده قول ثقيل را دريافت كنى. پس قرآن قبل از قول ثقيل بوده است.

قرآن، كلامى سنگين است به گونه‌اى كه اگر بر كوه نازل شود، آن را قطعه قطعه مى‌كند.

«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‌ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» «2» دريافت وحى و پياده كردن قرآن در جامعه نيز كارى بس سنگين است. «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»

با اين كه حضرت موسى عليه السلام مدت چهل شبانه روز براى مناجات با خداوند در كوه طور به سر برد، ولى خداوند، تنها از شب‌هاى آن نام برد: «ثَلاثِينَ لَيْلَةً» «3» شايد به خاطر آن كه شب، با مناجات تناسب بيشترى دارد.

پیام ها

1- رهبر جامعه اسلامى بايد از استراحت خود بكاهد. «يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ»

2- شب، بهترين زمان براى عبادت است. «قُمِ اللَّيْلَ»

3- نماز شب مورد تأكيد الهى واقع شده است. «قُمِ اللَّيْلَ»

4- عبادت شبانه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بوده است. «قُمِ اللَّيْلَ» (چنانكه در جايى ديگر مى‌فرمايد: «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» «4»)

5- براى پذيرش مسئوليت‌هاى سنگين، آمادگى روحى لازم است. يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ‌ ... إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا

6- رهبران دينى، هم بايد شبها براى عبادت خداوند قيام كنند: قُمِ اللَّيْلَ‌ ... و هم‌

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». حشر، 21.

«3». اعراف، 142.

«4». اسراء، 82

جلد 10 - صفحه 266

روزها براى بيدار كردن مردم. «قُمْ فَأَنْذِرْ» «1»

7- مقدار شب زنده دارى محدوديّتى ندارد. (يك دوم، يك سوم يا دو سوم شب) (براى انجام امور عبادى، مردم را در تنگنا قرار ندهيم، براى همه مردم و همه زمانها نمى‌توان يك نسخه نوشت و يك نوع دارو تجويز كرد.) نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ‌ ... أَوْ زِدْ عَلَيْهِ‌

8- براى آن كه عبادت با نشاط همراه باشد، بايد بخشى از شب را استراحت كرد.

«نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ»

9- خواندن نماز و قرائت قرآن در شب بهترين وسيله براى ايجاد آمادگى روحى و كسب انرژى است. قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ... وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا

- تلاوت قرآن آدابى دارد و ترتيل، اولين ادب آن است. «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»

11- تلاوتِ هر بخش از قرآن، مقدّمه‌اى براى بخش ديگر مى‌شود. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ‌ ... سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا

12- در مديريّت، هميشه شرائط را يكسان نپنداريد، رهبر بايد از ابتدا كارهاى سنگين را پيش بينى كند. «سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3»

نِصْفَهُ‌: كه آن نيمه شب است، أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا: يا كم كن از نيمه شب اندكى تا به ثلث، يا زايد و از كمتر نشايد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»

إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5» إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً «9»

وَ اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً «10»

ترجمه‌

اى جامه بر خود پيچيده‌

برخيز در شب مگر اندكى‌

كه نصفش باشد يا كم كن از آن اندكى‌

يا بيفزا بر آن و شمرده بخوان قرآن را شمرده خواندنى‌

همانا ما زود است كه نازل سازيم بر تو سخنى گران را

همانا عبادت ناشى از بيدارى شب آن زحمتش زيادتر و راست و درست‌تر است در گفتار

همانا براى تو در روز فراغتى طولانى است‌

و ياد كن نام پروردگارت را و منقطع شو از خلق بسوى او منقطع شدنى‌

پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز

و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو.

تفسير

قمّى ره نقل نموده كه خطاب به پيغمبر اكرم است كه جامه خود را بخود مى‌پيچيد و ميخوابيد و اصل مزّمّل متزمّل است تاء قلب بزاء و در زاء ادغام شده و گفته شده اين در ابتداء بعثت بوده كه هنوز آنحضرت ابلاغ وحى نفرموده بود و بعدا مخاطب بيا ايّها النّبى و الرّسول گرديد و بعد از خطاب خداوند او را امر فرموده به برخاستن از خواب براى تهجّد و نماز شب و قرائت قرآن و عبادت خدا و مناجات با قاضى الحاجات و امثال آن مگر در مقدار كمى از شب بر حسب آنچه‌

جلد 5 صفحه 293

معتاد است در ميان مردم كه شب را بيشتر بخواب ميگذرانند و آن نيمى از شب است يا قدرى از نيم كمتر يا قدرى از آن زيادتر كه حق دارد بخوابد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از قليل نصف است كه ميتواند كم كند از قليل قليل را يا زياد كند بر قليل قليل را و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده و بنابر اين نصف بدل قليل است نه ليل كه بعضى از مفسّرين گفته‌اند و نيز امر فرموده كه آنحضرت قرآن را ملايم و شمرده و خوب و دلنشين با صوت حزين و مراعات تزيين و تحسين قرائت فرمايد چنانچه در تفسير اين جمله از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه واضح و مبيّن كن آنرا و شتاب منما در آن مانند شتاب نمودن در خواندن شعر و جدا از يكديگر ادا ننما كلمات را كه نتوان جمع آورى نمود مانند شنى كه پراكنده شده و نيز از آنحضرت نقل شده كه مراد از ترتيل حفظ وقوف و اداء حروف است و بقيّه خصوصيّات كه اجمالا بآن اشاره شد مستفاد از روايات متعدّده از ائمه اطهار است و فرموده ما در آتيه نزديكى القاء ميكنيم بتو سخن سنگين متين و محكم رزينى را كه وحى الهى باشد چون آنحضرت در حين نزول وحى حالش تغيير ميكرد بطوريكه عرق ميفرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه وقتى سوره مائده بر حضرت نازل شد سوار بر استرى بود و بدن مباركش سنگين شد بطوريكه آنحيوان از رفتار باز ماند و نزديك شد شكمش بزمين برسد و قمّى ره قولا ثقيلا را بقيام در شب و آيه بعد تفسير فرموده و بعضى گفته‌اند مراد قرآن است و سنگينى آن باعتبار اشتمالش بر تكاليف است كه بر مكلّفين سنگين است و در هر حال فرموده همانا نفسى كه قائم و ناشى ميشود از خوابگاه خود در نيمه شب براى عبادت خدا بيشتر در فشار و سختى است يا ثابت قدمتر است و قولش راست و درست‌تر است يا عبادت ناشى از عابد در نيمه شب زحمتش زيادتر است يا موافقت چنين عابد و چنين عبادتى از جهت توافق قلب با لسان بيشتر است چون وطاء بكسر واو و مدّ نيز قرائت شده كه بمعناى موافقت است چون حضور قلب و خلوص نيّت و فراغت بال و آرامش خيال در آنوقت بيشتر است و باين معانى در روايات اشاره شده است و نيز ميفرمايد همانا براى تو اى‌

جلد 5 صفحه 294

پيغمبر در روز فراغت زياد بقدريكه بخوابى و بحوائج خود قيام نمائى هست چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و بعضى بعكس اينمعنى گفته‌اند مراد آنستكه مشاغل تو در روز زياد است بقدريكه بعبادت نميرسى چون سبح در هر دو معنى استعمال ميشود و از لغات اضداد است ولى در همان معناى فراغ شايعتر است و اهل بيت ادرى بما في البيت ميباشند و نيز فرموده نام خدا را بر زبان جارى كن و منقطع شو از هر چه جز او است و با او پيوند نما و در بعضى از آثار تبتّل بتضرّع و بلند نمودن دو دست در نماز و دعا و حركت دادن دو انگشت سبّابه تفسير شده چون پروردگار و مدبّر امور از مشرق تا مغرب او است و جز او خداوندى نيست و بايد در امور به او توكّل نمود و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد صبر نمايد بر سخنان بيهوده قوم و نسبت‌هاى ناروائى كه باو ميدهند و دورى كند از آنها بخوبى بآنكه با آنان مدارا نمايد و آميزش ننمايد و دست از دعوت بر ندارد و انتقام از آنها را بخدا واگذار فرمايد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


نِصفَه‌ُ أَوِ انقُص‌ مِنه‌ُ قَلِيلاً «3» أَو زِد عَلَيه‌ِ وَ رَتِّل‌ِ القُرآن‌َ تَرتِيلاً «4»

نصف‌ شب‌ ‌را‌ ‌ يا ‌ كم‌ كن‌ ‌از‌ نصف‌ ‌ يا ‌ زياد كن‌ ‌بر‌ ‌آن‌ و ترتيل‌ كن‌ قرآن‌ ‌را‌ ترتيلي‌.

‌اينکه‌ جمله‌ سه‌ نحوه‌ تفسير ‌شده‌: نحوه‌ اولي‌‌-‌ عطف‌ بيان‌ قليلا ‌باشد‌ ‌يعني‌ مراد ‌از‌ قليل‌ ‌که‌ مستثني‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌براي‌ استراحت‌ و نوم‌ ‌باشد‌ نصف‌ شب‌ ‌است‌ ‌که‌ شب‌ ‌را‌ دو قسمت‌ كن‌ نصف‌ ‌براي‌ قيام‌ بنماز و مناجات‌ و استغفار و نصف‌ ‌براي‌ استراحت‌ و نوم‌ و البته‌ نصف‌ ‌براي‌ عبادت‌ نصف‌ آخر ‌است‌ ‌که‌ اول‌ وقت‌ نماز شب‌ ‌است‌ ‌از‌ نصف‌ ‌تا‌ فجر و نصف‌ ‌براي‌ استراحت‌ و نوم‌ نصف‌ اول‌ ‌است‌ آنهم‌ ‌بعد‌ ‌از‌ اداء فرائض‌ مثل‌ مغرب‌ و عشاء و نوافل‌ ‌آنها‌ بلكه‌ ‌براي‌ تعشي‌ و خوردن‌ شام‌.

أَو زِد عَلَيه‌ِ ‌که‌ دو ثلث‌ استراحت‌ و ثلث‌ اخير ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ وقت‌ سحر ‌باشد‌ ‌که‌ فرمود: وَ بِالأَسحارِ هُم‌ يَستَغفِرُون‌َ.

نحوه ثانية‌-‌ اينكه‌ نِصفَه‌ُ أَوِ انقُص‌ مِنه‌ُ قَلِيلًا أَو زِد عَلَيه‌ِ بيان‌ مستثني‌ ‌منه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ قيام‌ ‌بر‌ عبادت‌ ‌باشد‌ نصف‌ شب‌ ‌ يا ‌ كمتر ‌از‌ نصف‌ ‌که‌ ثلث‌ اخير ‌باشد‌ ‌ يا ‌ زيادتر ‌از‌ نصف‌ ‌که‌ دو ثلث‌ عبادت‌ ‌باشد‌. و ‌اينکه‌ نحوه‌ ‌با‌ نحوه‌ اولي‌ تفاوتي‌ ندارد.

نحوه‌ ثالثه‌‌-‌ اينكه‌ بيان‌ ليل‌ ‌باشد‌ ‌يعني‌ بعض‌ ليالي‌ ‌که‌ عذري‌ دارند مثل‌ مرض‌ و مسافرت‌ ‌ يا ‌ شغل‌ مهمي‌ قيام‌ نكنند.

جلد 17 - صفحه 248

اقول‌: نظر ‌به‌ اينكه‌ نوافل‌ شب‌ و مناجات‌ ‌با‌ قاضي‌ الحاجات‌ و ذكر استغفار ‌هر‌ يك‌ عبادت‌ بسيار ‌با‌ فضيلت‌ ‌است‌ و ‌از‌ مستجاب‌ مؤكده‌ ‌است‌ ‌هر‌ چه‌ بيشتر ‌باشد‌ ثوابش‌ بيشتر ‌است‌، و نظر ‌به‌ اينكه‌ واجب‌ نيست‌ فقط گفتند نماز شب‌ ‌بر‌ پيغمبر واجب‌ ‌بود‌ ولي‌ ‌بر‌ امت‌ مستحب‌ّ ‌است‌ خداوند تعبير بنصف‌ و كمتر ‌از‌ نصف‌ و زيادتر ‌از‌ ‌آن‌ فرموده‌ ‌براي‌ ترخيص‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ قدر همت‌ داريد و شايق‌ هستيد و نشاط داريد ‌که‌ ‌از‌ روي‌ كسالت‌ نباشد اشتغال‌ باين‌ نوع‌ عبادات‌ داشته‌ باشيد مثل‌ دوره امروزه‌ نباشد ‌که‌ يك‌ قسمت‌ ‌از‌ شب‌ ‌را‌ بلهو و لعب‌ و فسق‌ و فجور طي‌ ميكنند و يك‌ قسمت‌ خواب‌ خرگوشي‌ ‌که‌ ‌تا‌ وقت‌ اداره‌ و مغازه‌ و اشغال‌ دنيوي‌ نشده‌ بخواب‌ هستند ‌حتي‌ نماز واجب‌ صبح‌ ‌هم‌ ‌از‌ ‌بين‌ رفته‌، بلكه‌ ميتوان‌ ‌گفت‌: دوره عمر خواب‌ هستيم‌ و غفلت‌ سر ‌تا‌ سر مملكت‌ ‌را‌ فراگرفته‌ ‌که‌ گفتند:

(‌النّاس‌ نيام‌ اذا ماتوا انتبهوا).

وَ رَتِّل‌ِ القُرآن‌َ تَرتِيلًا اخبار زيادي‌ ‌در‌ معناي‌ ترتيل‌ وارد ‌شده‌ مخصوصا ‌در‌ كافي‌ ‌در‌ باب‌ فضل‌ قرآن‌، و مفسرين‌ ‌هم‌ معاني‌ مختلف‌ كرده‌اند، و خلاصه‌ مفاد اخبار اينكه‌ تلاوت‌ قرآن‌ شمرده‌ كلمه‌ كلمه‌ جمله‌ جمله‌ آيه آيه ‌با‌ تأمل‌ و تدبر ‌در‌ معاني‌ و ‌با‌ حال‌ حزن‌ و ‌در‌ آيات‌ جنت‌ طلب‌ ‌آن‌ كند و ‌در‌ آيات‌ نار استعاذه‌ كند، و قلوب‌ قاسيه‌ ‌را‌ قرع‌ كند و متنبه‌ شود و ‌هر‌ سوره‌ ‌را‌ بآخر برساند، و مثل‌ اشعار شعراء قرائت‌ نكند، و بصداي‌ بلند ‌که‌ فرياد ‌باشد‌ قرائت‌ نكند و ‌هر‌ آيه حق‌ ‌آن‌ ‌را‌ ادا كند، و مثل‌ رمل‌ بيابان‌ ‌از‌ ‌هم‌ پراكنده‌ نكند ‌که‌ تمام‌ اينها ‌از‌ اخبار استفاده‌ ميشود.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 3)- «نیمی از شب را، یا کمی از آن کم کن» (نصفه او انقص منه قلیلا).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع